فسخ نکاح: شرایط، قوانین و فرآیند حقوقی
مقدمه: تبیین مفهوم فسخ نکاح
عقد نکاح، به عنوان یکی از مهمترین عقود معین در نظام حقوقی ایران، دارای آثار و احکام حقوقی گستردهای است. این عقد، بر مبنای اراده آزاد طرفین و با هدف تشکیل خانواده و ایجاد پیوند زناشویی منعقد میگردد. با این حال، در برخی شرایط خاص که حاکی از وجود عیوب اساسی یا تدلیس در یکی از زوجین باشد، قانونگذار حق فسخ نکاح را برای طرف دیگر پیشبینی کرده است. فسخ نکاح با مفاهیم مشابهی چون طلاق و بطلان نکاح تفاوتهای ماهوی و شکلی قابل توجهی دارد که درک دقیق آنها برای هر فردی که با این موضوع مواجه میشود، ضروری است.
بر خلاف طلاق که عمدتاً بر اساس اراده زوج (با شرایط خاص) یا توافق طرفین یا به دلیل عسر و حرج زن واقع میشود، فسخ نکاح مبتنی بر وجود یک نقص یا عیب مشخص و قانونی است که در زمان عقد وجود داشته یا پس از آن حادث شده و طرف دیگر از آن بیخبر بوده است. این حق، در واقع ابزاری حمایتی برای جبران اشتباه یا ضرری است که به دلیل وجود آن عیب یا فریب (تدلیس) به یکی از زوجین وارد شده است. در این مقاله به بررسی جامع و علمی شرایط، مبانی قانونی و فرآیند حقوقی فسخ نکاح خواهیم پرداخت.
مبانی قانونی فسخ نکاح در حقوق ایران
حق فسخ نکاح ریشه در قانون مدنی ایران دارد و مواد 1120 تا 1131 این قانون به صراحت به شرایط و ضوابط آن اختصاص یافتهاند. این مواد، عیوب خاصی را برشمردهاند که وجود آنها میتواند برای یکی از زوجین حق فسخ ایجاد کند. نکته حائز اهمیت این است که این عیوب منحصر به موارد ذکر شده در قانون هستند و قیاس در این زمینه جایز نیست، مگر در موارد خاص که عرف و رویه قضایی آن را پذیرفته باشد.
بررسی مواد قانونی مرتبط در قانون مدنی
- ماده 1121 قانون مدنی: این ماده به جنون یکی از زوجین اشاره دارد. جنون به هر درجهای که باشد، چه مستمر و چه ادواری، اگر به تشخیص پزشک متخصص و تأیید دادگاه وجود داشته باشد، میتواند از موجبات فسخ نکاح برای طرف دیگر باشد. شرط مهم این است که طرف دیگر در زمان عقد از جنون آگاه نباشد.
- ماده 1122 قانون مدنی: این ماده عیوب مخصوص زن را که موجب حق فسخ برای مرد میشود، برشمرده است: قرن، جذام، برص، افضاء، زمینگیری و نابینایی از دو چشم. هر یک از این عیوب باید به نحوی باشد که مانع از ایفای وظایف زناشویی گردد یا کراهت شدید ایجاد کند و مرد هنگام عقد از آن بیخبر باشد.
- ماده 1123 قانون مدنی: این ماده نیز عیوب مخصوص مرد را که موجب حق فسخ برای زن میشود، ذکر کرده است: خصاء، عنن (ناتوانی جنسی) و مقطوع بودن آلت تناسلی به حدی که قدرت نزدیکی نداشته باشد. در مورد “عنن” (ناتوانی جنسی)، فوریت اعمال حق فسخ و نیز اثبات آن از طریق معاینه پزشکی قانونی از اهمیت بالایی برخوردار است.
- ماده 1128 قانون مدنی: این ماده به موضوع تدلیس (فریب) در نکاح میپردازد. اگر یکی از زوجین، خود را دارای صفتی که کمال محسوب میشود نشان دهد یا عیبی را پنهان کند و طرف دیگر به اعتبار آن صفت یا عدم وجود آن عیب، اقدام به ازدواج کرده باشد، حق فسخ خواهد داشت.
- ماده 1131 قانون مدنی: این ماده بر فوریت اعمال حق فسخ تأکید دارد. به این معنی که پس از اطلاع از عیب یا تدلیس، صاحب حق فسخ باید بلافاصله اقدام کند، در غیر این صورت، حق فسخ او ساقط میشود. مگر آنکه تأخیر به جهت جهل به وجود حق فسخ باشد.
نقش قانون حمایت خانواده و رویه قضایی
علاوه بر قانون مدنی، قانون حمایت خانواده مصوب 1391 نیز در فرآیند رسیدگی به دعاوی مربوط به فسخ نکاح مؤثر است. این قانون تشریفات رسیدگی در دادگاههای خانواده را تعیین کرده و صلاحیت این دادگاهها را در رسیدگی به چنین دعاوی تثبیت نموده است. رویه قضایی نیز در طول زمان با تفسیر مواد قانونی و تطبیق آنها با مصادیق جدید، به غنای این بحث افزوده است. در عمل، اثبات عیوب یا تدلیس، نیازمند نظر کارشناسی پزشکی قانونی و ارائه ادله محکم است.
شرایط عمومی فسخ نکاح
برای اینکه حق فسخ نکاح برای یکی از زوجین ایجاد شود، علاوه بر وجود عیوب خاص یا تدلیس، شرایط عمومی نیز باید احراز گردد:
- وجود عیب یا تدلیس قبل از عقد یا حدوث آن پس از عقد و قبل از نزدیکی: عموماً عیب یا فریب باید در زمان عقد وجود داشته باشد یا اینکه پس از عقد و قبل از وقوع اولین نزدیکی حادث شود. با این حال، جنون حتی اگر بعد از نزدیکی هم حادث شود، میتواند موجب حق فسخ باشد.
- عدم آگاهی از عیب یا تدلیس: طرفی که مدعی حق فسخ است، باید ثابت کند که در زمان عقد از وجود آن عیب یا تدلیس بیاطلاع بوده است. اگر با علم به عیب یا تدلیس اقدام به ازدواج کرده باشد، حق فسخ نخواهد داشت.
- فوری بودن اعمال حق فسخ: همانطور که در ماده 1131 قانون مدنی ذکر شد، حق فسخ باید به محض اطلاع از وجود عیب یا تدلیس، اعمال شود. تأخیر بلاوجه میتواند به سقوط این حق منجر شود. تشخیص فوریت بسته به عرف و شرایط پرونده بر عهده دادگاه است.
عیوب موجب حق فسخ برای مرد (عیوب زن)
مطابق ماده 1122 قانون مدنی، عیوب خاصی در زن، حق فسخ نکاح را برای مرد ایجاد میکند:
جنون
اگر زن در زمان عقد یا حتی پس از آن دچار جنون شود، مرد حق فسخ دارد. تشخیص جنون با مراجع قضایی و پزشکی قانونی است. شرط اساسی این است که مرد در زمان عقد از جنون همسرش بیاطلاع بوده باشد.
قرن، جذام، برص، افضاء، زمینگیری و نابینایی از دو چشم
این عیوب، که بیشتر جنبه جسمی و سلامتی دارند، به شرح زیرند:
- قرن: به معنای وجود زائده استخوانی در فرج است که مانع از نزدیکی میشود.
- جذام: بیماری لاعلاج پوستی (خوره).
- برص: بیماری پوستی که موجب تغییر رنگ پوست به صورت لکههای سفید میشود.
- افضاء: یکی شدن مجرای ادرار و حیض یا مجرای حیض و غائط در اثر جراحت یا بیماری.
- زمینگیری: ناتوانی دائمی و کامل در حرکت و انجام امور شخصی.
- نابینایی از دو چشم: از دست دادن کامل بینایی هر دو چشم.
در تمام این موارد، باید ثابت شود که عیب در زمان عقد وجود داشته و مرد از آن بیاطلاع بوده است. اثبات این عیوب نیز مستلزم معاینه پزشکی قانونی و ارائه گواهیهای لازم است.
عیوب موجب حق فسخ برای زن (عیوب مرد)
مطابق ماده 1123 قانون مدنی، عیوب خاصی در مرد، حق فسخ نکاح را برای زن ایجاد میکند:
جنون
همانند مورد زن، جنون مرد نیز میتواند موجب حق فسخ برای زن شود، به شرطی که زن در زمان عقد از آن آگاه نباشد. دامنه جنون شامل جنون مستمر یا ادواری میشود.
خصاء، عنن و مقطوع بودن آلت تناسلی
این عیوب شامل موارد زیر است:
- خصاء: به معنای اخته بودن مرد، که مانع از تولید مثل و گاهی توانایی جنسی است.
- عنن: ناتوانی جنسی مرد در انجام عمل نزدیکی. در این مورد، قانونگذار تأکید کرده که عنن باید به حدی باشد که مرد حتی یک بار هم موفق به نزدیکی نشده باشد. همچنین، حق فسخ ناشی از عنن فوری است و زن باید ظرف مدت مشخصی (که عمدتاً یک سال از تاریخ اطلاع از عنن و عدم نزدیکی تعیین میشود) اقدام کند.
- مقطوع بودن آلت تناسلی: به حدی که مرد قادر به انجام عمل نزدیکی نباشد.
جدول آموزشی: مقایسه عیوب موجب حق فسخ در زن و مرد
عیوب در زن (حق فسخ برای مرد) | عیوب در مرد (حق فسخ برای زن) |
---|---|
جنون (در صورت عدم آگاهی مرد در زمان عقد یا حدوث پس از عقد) | جنون (در صورت عدم آگاهی زن در زمان عقد یا حدوث پس از عقد) |
قرن، جذام، برص، افضاء، زمینگیری و نابینایی از دو چشم (در صورت عدم آگاهی مرد در زمان عقد) | خصاء، عنن (ناتوانی جنسی)، مقطوع بودن آلت تناسلی (در صورت عدم آگاهی زن در زمان عقد) |
(ماده 1122 قانون مدنی) | (ماده 1123 قانون مدنی) |
نکته مهم: در تمامی موارد، اثبات عیب و عدم آگاهی از آن در زمان عقد، بر عهده مدعی فسخ است.
تدلیس در نکاح: موجبات حق فسخ (ماده 1128 ق.م.)
تدلیس به معنای فریب دادن یکی از طرفین عقد توسط دیگری است، به نحوی که صفتی کمالآور را به خود نسبت دهد یا عیبی را که مانع ازدواج است، پنهان کند و طرف مقابل به اعتماد آن فریب، اقدام به عقد کند. ماده 1128 قانون مدنی در این باره بیان میدارد: “هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مزبور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه آن صفت در عقد تصریح شده باشد یا عقد متبانیا بر آن واقع شده باشد.”
مفهوم تدلیس و ارکان آن
ارکان تدلیس شامل موارد زیر است:
- عملیات فریبنده: طرف فریبدهنده باید عملی انجام داده باشد که موجب اشتباه طرف دیگر شود (مثلاً پنهان کردن عیب، اظهار خلاف واقع، تغییر ظاهر). صرف سکوت معمولاً تدلیس محسوب نمیشود مگر در مواردی که شخص موظف به افشای اطلاعات باشد.
- قصد فریب: فریبدهنده باید قصد داشته باشد طرف مقابل را به اشتباه بیندازد.
- وقوع اشتباه: طرف فریبخورده به دلیل عملیات فریبنده، دچار اشتباه شده و بر اساس آن اشتباه، اقدام به عقد کرده باشد.
- اهمیت صفت یا عدم عیب: آن صفت کمالی که دروغاً ادعا شده یا عیبی که پنهان گشته، باید به قدری مهم باشد که اگر طرف مقابل از حقیقت باخبر بود، هرگز به آن ازدواج رضایت نمیداد.
مصادیق تدلیس در نکاح و آثار آن
مصادیق تدلیس بسیار متنوعاند و محدود به موارد خاصی نمیشوند. برخی مثالها عبارتند از:
- پنهان کردن بیماریهای مهم و مزمن (مانند ایدز، هپاتیت، نازایی).
- اظهار خلاف واقع در مورد تحصیلات، شغل، وضعیت مالی یا موقعیت اجتماعی.
- ادعای بکارت در حالی که زن باکره نباشد (اگر این صفت شرط ضمن عقد یا مبنای توافق باشد).
- پنهان کردن سابقه کیفری یا اعتیاد.
- نمایش ظاهری متفاوت از واقعیت (مثلاً آرایش شدید یا جراحیهای پنهان).
همانند سایر موارد فسخ نکاح، در تدلیس نیز حق فسخ فوری است و صاحب حق باید به محض اطلاع، اقدام کند. اثبات تدلیس نیز اغلب دشوار است و به ادله و شواهد قوی نیاز دارد.
فرآیند قضایی فسخ نکاح: گام به گام
دعوای فسخ نکاح یک دعوای حقوقی پیچیده است که نیازمند طی کردن مراحل قانونی مشخصی در دادگاههای خانواده است. آگاهی از این مراحل برای فرد متقاضی فسخ ضروری است:
مشاوره حقوقی اولیه (زمان تقریبی: 1 هفته)
پیش از هر اقدامی، مراجعه به یک وکیل متخصص در امور خانواده، حیاتی است. وکیل با بررسی دقیق شرایط و مستندات شما، امکانسنجی طرح دعوای فسخ را انجام داده و بهترین مسیر قانونی را مشخص میکند. تشخیص صحیح موجبات فسخ و جمعآوری ادله، از مراحل کلیدی است. برای دریافت مشاوره تخصصی در زمینه فسخ نکاح میتوانید با شماره 09129353470 تماس حاصل فرمایید.
تنظیم و ثبت دادخواست (زمان تقریبی: 1-2 هفته)
پس از مشاوره، وکیل اقدام به تنظیم دادخواست فسخ نکاح میکند. این دادخواست باید به صورت دقیق و مستند به قوانین مربوطه تنظیم شود و کلیه دلایل و مدارک پیوست آن گردد. مدارک لازم معمولاً شامل موارد زیر است:
- تصویر مصدق عقدنامه (سند ازدواج).
- تصویر مصدق شناسنامه و کارت ملی زوجین.
- مدارک اثبات عیب یا تدلیس (مانند گواهی پزشکی، نتایج آزمایشگاهی، استشهادنامه، پیامکها، شهادت شهود).
- وکالتنامه (در صورت داشتن وکیل).
دادخواست از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت و به دادگاه خانواده صالح ارسال میشود.
مراحل دادرسی و اثبات ادعا (زمان تقریبی: 3-6 ماه)
پس از ثبت دادخواست، پرونده به شعبه مربوطه ارجاع شده و وقت رسیدگی تعیین میشود. در جلسات دادگاه، طرفین یا وکلای آنها حاضر شده و دفاعیات خود را مطرح میکنند. در این مرحله، اثبات وجود عیب یا تدلیس و همچنین عدم آگاهی از آن، بسیار حیاتی است. دادگاه ممکن است دستوراتی را صادر کند، از جمله:
- ارجاع به پزشکی قانونی برای تأیید یا رد عیوب جسمی یا روانی.
- تحقیق محلی یا استماع شهادت شهود برای اثبات تدلیس.
- ارجاع به کارشناسی (مثلاً در مورد توانایی جنسی).
با توجه به حساسیت موضوع و لزوم اثبات ادعا، این مرحله ممکن است طولانی شود.
صدور رأی و اجرای آن (زمان تقریبی: 1-3 ماه پس از دادرسی)
پس از تکمیل تحقیقات و دفاعیات، دادگاه رأی مقتضی را صادر میکند. در صورت صدور رأی به فسخ نکاح، این رأی مانند سایر احکام حقوقی، قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر و سپس دیوان عالی کشور (در موارد خاص) است. پس از قطعیت رأی، فسخ نکاح در شناسنامه زوجین ثبت و به دفترخانهای که عقد در آن جاری شده بود، ابلاغ میشود.
تفاوتهای کلیدی: فسخ نکاح، طلاق و بطلان نکاح
درک تمایز میان این سه مفهوم حقوقی برای هر کسی که درگیر مسائل خانوادگی است، حیاتی است:
فسخ نکاح در برابر طلاق
- مبنا: فسخ نکاح بر اساس وجود عیب یا تدلیس در عقد است، در حالی که طلاق غالباً به دلیل عدم سازش، کراهت یا سایر موجبات قانونی رخ میدهد.
- اراده: در فسخ نکاح، اراده یک طرف برای اعمال حق فسخ (پس از اثبات عیب) کافی است، اما در طلاق، نیاز به اراده زوج، توافق طرفین یا حکم دادگاه در صورت عسر و حرج زن است.
- ماهیت: فسخ به معنای انحلال عقد از ابتدا (یا از زمان کشف عیب) است و آثار آن به گذشته بازمیگردد، در حالی که طلاق به آینده نظر دارد و عقد را از زمان طلاق منحل میکند.
- تشریفات: فسخ نکاح نیازی به تشریفات خاص طلاق (مانند ثبت در محضر، طلاق رجعی/بائن و…) ندارد و با حکم دادگاه محقق میشود.
فسخ نکاح در برابر بطلان نکاح
- بطلان نکاح: در بطلان نکاح، عقد از اساس باطل و فاقد اعتبار است، گویی هرگز منعقد نشده است (مثلاً به دلیل عدم وجود قصد انشا، محارم بودن، یا عدم اذن ولی در موارد لزوم). در این حالت، نیازی به فسخ یا طلاق نیست، بلکه صرفاً اعلام بطلان از سوی دادگاه صورت میگیرد.
- فسخ نکاح: در فسخ نکاح، عقد در ابتدا صحیح منعقد شده است، اما به دلیل حادث شدن یا کشف عیبی خاص، حق انحلال آن برای یکی از طرفین ایجاد میشود.
آثار حقوقی فسخ نکاح
فسخ نکاح، مانند هر عمل حقوقی دیگری، دارای آثار و تبعات خاص خود است که از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مهریه
وضعیت مهریه در فسخ نکاح بستگی به این دارد که نزدیکی میان زوجین واقع شده باشد یا خیر:
- قبل از نزدیکی: اگر فسخ نکاح قبل از وقوع نزدیکی صورت گیرد، زن هیچ حقی بر مهریه ندارد، مگر در مورد “عنن” (ناتوانی جنسی مرد) که در این صورت زن مستحق نصف مهریه خواهد بود (ماده 1129 قانون مدنی).
- بعد از نزدیکی: اگر فسخ پس از وقوع نزدیکی باشد، زن مستحق تمام مهریه است.
نفقه، اجرتالمثل و سایر حقوق مالی
- نفقه: نفقه زوجه تا زمان فسخ بر عهده زوج است. پس از فسخ، حق نفقه ساقط میشود.
- اجرتالمثل و نحله: این حقوق که غالباً در طلاق مطرح میشوند، در فسخ نکاح قابل مطالبه نیستند.
- جهیزیه: جهیزیه متعلق به زن است و میتواند آن را مطالبه کند.
عده
زن پس از فسخ نکاح باید عده نگه دارد. نوع عده، بستگی به وقوع نزدیکی دارد. اگر نزدیکی صورت گرفته باشد، عده مانند عده طلاق است (سه طهر یا سه ماه). اگر نزدیکی صورت نگرفته باشد، زن نیازی به نگه داشتن عده ندارد.
نسب و ولادت فرزندان
فسخ نکاح هیچ تأثیری بر نسب فرزندان ندارد. فرزندانی که از این ازدواج متولد شدهاند، مشروع محسوب شده و از تمام حقوق ناشی از نسب (از جمله ارث) برخوردار خواهند بود.
نکات حقوقی مهم و اشتباهات رایج در دعاوی فسخ نکاح
پیچیدگیهای حقوقی فسخ نکاح میتواند منجر به بروز اشتباهاتی شود که عواقب جبرانناپذیری برای افراد دارد. آگاهی از این نکات میتواند راهگشا باشد:
اشتباه در تشخیص نوع دعوا
بسیاری از افراد به اشتباه به جای طرح دعوای فسخ نکاح، اقدام به طرح دعوای طلاق میکنند، در حالی که مبانی و آثار این دو دعوا کاملاً متفاوت است. طرح اشتباه دعوا میتواند به رد دعوا، طولانی شدن فرآیند دادرسی و تحمیل هزینههای اضافی منجر شود.
اهمیت فوریت در طرح دعوا
همانطور که قبلاً ذکر شد، ماده 1131 قانون مدنی بر فوریت اعمال حق فسخ تأکید دارد. این فوریت به معنای اقدام بلافاصله پس از اطلاع از عیب یا تدلیس است. تأخیر در این زمینه میتواند به سقوط حق فسخ منجر شده و حتی اگر عیب یا تدلیس ثابت شود، دادگاه به دلیل عدم رعایت فوریت، حکم به رد دعوا دهد. معیار فوریت، معیار عرفی است و دادگاه با توجه به اوضاع و احوال هر پرونده، آن را تشخیص میدهد.
عدم اثبات صحیح عیب یا تدلیس
اثبات وجود عیب یا تدلیس، ستون اصلی دعوای فسخ نکاح است. بدون ادله قوی و مستندات محکم (مانند گواهی پزشکی قانونی، نظریه کارشناسی، شهادت شهود موثق)، موفقیت در این دعوا دشوار خواهد بود. صرف ادعا کافی نیست و بار اثبات بر دوش مدعی فسخ است.
تأخیر در مراجعه به وکیل متخصص
مشکلات حقوقی مربوط به خانواده، خصوصاً فسخ نکاح، بسیار حساس و پیچیده هستند. تأخیر در مراجعه به وکیل متخصص میتواند منجر به از دست رفتن فرصتهای قانونی، عدم جمعآوری صحیح مدارک و در نهایت، شکست در پرونده شود. وکیل متخصص میتواند راهنماییهای لازم را از لحظه اول ارائه داده و از بروز اشتباهات جلوگیری کند.
- • ارزیابی دقیق شرایط
- • تشخیص موجبات فسخ
- • عقدنامه، شناسنامه
- • گواهی پزشکی، شهود
- • تنظیم دقیق دادخواست
- • ثبت از طریق دفاتر قضایی
- • شرکت در جلسات
- • ارائه ادله به دادگاه
- • پیگیری تا قطعیت حکم
- • ثبت فسخ در مدارک
(این اینفوگرافیک به شما کمک میکند تا مراحل اصلی فسخ نکاح را به صورت بصری درک کنید.)
راهکارهای پیشگیری و مشاوره تخصصی
ازدواج، پیوندی مقدس و سرنوشتساز است که با انتخاب آگاهانه و تحقیق کافی میتواند پایههای مستحکمی داشته باشد. با این حال، در صورت بروز مشکلات، استفاده از دانش حقوقی متخصصان ضروری است.
اهمیت تحقیق قبل از ازدواج
یکی از بهترین راهها برای پیشگیری از بروز مواردی که منجر به فسخ نکاح میشود، تحقیق و شناخت کافی از طرف مقابل پیش از عقد است. این تحقیق شامل بررسی سلامت جسمی و روانی، وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سوابق فردی است. غفلت در این زمینه میتواند به پشیمانیهای بعدی و دعاوی حقوقی منجر شود.
نقش مشاوره حقوقی پیش از عقد
حتی قبل از ازدواج، مشورت با یک وکیل خانواده میتواند به شما در آگاهی از حقوق و تعهدات قانونی و شناسایی پتانسیلهای بروز مشکلات آینده کمک کند. این امر به ویژه در مواردی که شرایط خاصی در نظر گرفته میشود (مانند شروط ضمن عقد) اهمیت دوچندانی پیدا میکند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص حقوق خانواده و مشاوره تخصصی میتوانید به وبسایت تهران طلاق مراجعه نمایید.
نتیجهگیری و جمعبندی
فسخ نکاح یک ابزار حقوقی پیچیده است که در شرایط خاص و بر مبنای عیوب مشخص یا تدلیس، برای حمایت از یکی از زوجین پیشبینی شده است. این حق با طلاق و بطلان نکاح تفاوتهای ماهوی دارد و اعمال آن مستلزم رعایت فوریت و ارائه ادله محکم در دادگاه است. آگاهی از مواد قانونی مربوطه، فرآیند قضایی و همچنین تمایز آن با سایر مفاهیم حقوقی، برای هر فردی که در این موقعیت قرار میگیرد، ضروری است. با توجه به حساسیت و پیچیدگی موضوع، مراجعه به وکیل متخصص و مشاوره حقوقی، هم در مرحله پیشگیری و هم در صورت نیاز به طرح دعوا، توصیه اکید میشود تا از حقوق خود به بهترین نحو دفاع نموده و از بروز اشتباهات پرهیز نمایید.